پيام

هما بانو
96/10/11

+ چه کـرده اي تـو بـا دلم که از تو پيش ديگران گلايه هم که مي کنم شعر حساب مي شود..

*ترخون بانو* 96/11/4

@};-

{a h=yajaavad}انديشه نگار{/a} @};-@};-

{a h=ehsaseroyayi}عشق و دوري ?{/a} زيبا خواندين جناب دکتر عادل .. لطف کردين بزرگوار:)

ها؟...

{a h=kusarevelayat}عليرضااحساني نيا{/a} چي ها بزرگوار؟:)

نبايد گلايه کني ...ناراحت ميشه...براي همين گفتم ها؟...تعجب کردم...

{a h=kusarevelayat}عليرضااحساني نيا{/a} بزرگوار من که نگفتم .. شاعر گفته ..:) البته شرح حال منم بوده خو .. ولي اين حرف من نوده :)

منم : ها ... !؟ البته نه اون : ها ... ! بلکه : جناب عشق و دوري !؟ ها ... !؟

البته ما که عشق و دوري نداريم ! ولي عشق و دوري مگه فقط :"جناب" داره !؟ زوجه نداره !؟ حتي دکترشم !؟ حالا بمونه که آيا عشق دوريم مگه دکتر داره !؟ ما چه مي دونيم !؟ و چيکار داريم !؟ بما چه مربوطه !؟ شايد فوق دکترا يا معادلشم داشته باشه و حتي :"آية الله" و عظمي # شم ! بماجه !؟ که عشق و دروي نداريم !

{a h=andishe}خانه ي خانواده{/a} خدا بخير کنه ..:) دوباره شما؟؟!!:)

{a h=banoyedashteroya}مادر هما{/a} بزرگوار ، نه اينکه دل # يا قلب نداريم ! ها ... ! داريم و خوبشم داريم ! پر از مهر و محبتشم داريم ! و بقول سعدي خدا :"بيامرز!" م : دوستداريم همه ي عالمم ، که همه عالم از اوست !

{a h=andishe}خانه ي خانواده{/a} نه بزرگوار .. حرفِ من با دلِ قلب و .. نبودا ..:) من منظورم بيان مبهم شماست که من يکي هميشه ازشون گريزانم :)

{a h=banoyedashteroya}مادر هما{/a} بزرگوار ، به بزرگي خودتونم شده نگريزيد:D مادر بزرگوار:) حالا هما خانم بگريزه پناه مي بره به مادر :D مادر به کجا !؟ چنين گريزان !؟:D

{a h=andishe}خانه ي خانواده{/a} جناب يزدي از واژه هاي سخت و جملات مبهم شما قرار نه! فرار بايد کرد:-D .. خداييش اگه ما بخواهيم واسه هر جمله شما اينهمه فسفر بسوزونيم .. اينهمه انرژي مصرف کنيم که کلمون داغ ميشه و مغزمون مي پوکه .. تازه اونوقت بازم هيچي ازش نفهميديم:)

{a h=andishe}خانه ي خانواده{/a} جناب يزدي؟؟؟؟؟؟:-o من هنوز فيد جناب مدير يادمه که شما اونجا هم منو اشتباها مادرِ هما خطاب کردين و آقاي فخري واسه شما توضيح دادن ايشون خودشون خانم هما هستند دوباره اينجا هم ...............!!!!!!!!!:-/ :)

آقاي يزدي اسم من هماست .. خودم خانوم همام :) منتهي من خودم مايل بودم به جاي هما ، مادرهما خطاب بشم .. :)

خواهر گلم سرکار خانم هما ...:) خب چه مانعي داره ! مثلا منم يدر يزديم هستم :D

{a h=banoyedashteroya}مادر هما{/a} بنده هم تذکر بجاي جناب مدير يادمه ، يعني فراموشش نکردم ، کردم !؟ فکر نمي کنم !:-/

{a h=banoyedashteroya}مادر هما{/a} اما واژه !؟ يعني مي فرماييد بنده :"واژه" بکار نبردم و مثلا ... بکار بردم !؟:D تا بعد بريم سر : سختش !:D بقول ما ترکا اللهم بير بير ، يعني يکي يکي ! اول تکليف "واژه" رو روشن کنيم ، بعد سخت ، مبهم ووو !

{a h=banoyedashteroya}مادر هما{/a} البته اگه بقول مقام معظم رهبري (حفظ الله) :"حدِّ يقف" م داشته باشه !:D وگرنه شما بدو ! ما بدو بدنبال شما و آخرشم معلوم نيست ، حالا آخرالزمانش !؟ يا يوم الدّينش !؟ مالک يا ملکشو ميگم ! که گويا شماي : سخت ، مبهم وَ ... ( وَ : مراجعه بشه به کلمه ها و ترکيبهاي تازه 3) در اينجا .

http://andishe.parsiblog.com/Feeds/11917240/

{a h=andishe}خانه ي خانواده{/a} اگه يادتون بود دوباره منو اشتباه خطاب نمي کردين جناب آقاي يزدي بزرگوار :)

{a h=andishe}خانه ي خانواده{/a} يا پيغمبر .. :-o اينها که نوشتين اصلا نميشه خوندشون چه بسا فهميدشون :)

{a h=banoyedashteroya}مادر هما{/a} بزرگوار . حالا چي !؟ اينو که ديگه من از خودم در نياوردم که:D

{a h=andishe}خانه ي خانواده{/a} :)