پيام

هما بانو
95/1/11

+ خيلي بدِ آدم ذهنش اونقدر مشغول باشه که اطرافيان رو کنارش نبينه و يا حس نکنه و مهمتر صداشون رو نشنونه ..اين دومين بار هست اين تجربه رو داشتم..اينبار هم ذهنم اونقدر بند بود و تو عالم ديگه غوطه ور بودم که حضور آقاي شوهر رو کنارم حس نکردم، حالا يا آقاي شوهر منو تو اون شرايط ديده پاورچين پاورچين اومده کنارم که سر به سرم بزاره، يا واقعا من اومدنش رو نفهميده بودم..! تو عالم خودم بودم و در حيني که دستامو

*مرگ بر آمريکا* 97/9/14

دستامو از پشت در هم کرده بودم و دونه دونه گلهام روعشقولانه نيگاه و باهاشون نجوا ميکردم ..ديدم برگهاي يکي از گلها که بزرگ شده افتاده رو گل ديگه ام .. حواسم نبود و گلدون رو کشيدم کنار تر .. انگار محکم گلدون رو ، رو زمين کشيدم برگها خشن روي گل کشيده شد ..توي همون لحظه منم گفتم .. واي ببخشيد گلِ قشنگم .. قربونت برم من ..حواسم نبي گلدون رو محکم کشيدم .. تقصير من بي و...... :D

برگهاي اون گل ديگه رو هم آروم برداشتم و گفتم دورت بگردم من ..ببخشيد که يکم باهات خشونت شد . و....... و ادامه نجواهاي عشقولانم :)

گل بعدي رو رد ميکنم ميگم .. وااااي .. الهي تو جيگرت برم من .. چقدِ ناز شدي تو .. سعي کن تو تابستون هم دوام بياري و محکم باشي يه بوس عاشقونه هم نثار اين گلم ميکنم :)

گل بعدي رو هم يه ماچ دهاتي ميکنم و ميگم جيگرمي تو .. چقدر تو خوشگلي .. بهت نيگاه ميکنم انرژي ميگيرم ...:-) نزديک کاکتوس پر از خار ميشم ميگم کاکتوس قشنگم .. دورت بگردم من از همين دور نيگاه عاشقانه ميکنم بهت .. ولي نزديکت نميشم .. :D

گلهامو که دور زدم خواستم برگردم يه لحظه ديدم آقاي شوهر نزديکم وايساده و دارم هِر هِر بهم ميخنده :D .. يه تکان جانانه خوردم و چون خودمو گم کردم گفتم عههه .. کي اومدي؟ من اصلا نديدمت .. :-o .. بهم ميگه .. اينطوري که تو به گلهات عشقولانه ابراز ميکني ديگه انرژي ابراز واسه من نمي مونه .. :D

منم که کلا خودمو باختم و نميدونستم چه عکس العملي انجام بدم ..دستم هم بي اراده به طرف سينه شوهر رهسپار ميشه و فکر کنم محکم توي سينه شوهر جاي ميگيره :) ..همزمان هم ميگم دعععع ! ميزنمتا ! :D ... ترسيدم خو:( .... و چون حرف برام نيومد گفتم...وااااا به گلها حسادت ميکني؟ x-( :-o :) ..

چه حياط خووووبي!!! به به.. خدا شما و حياط و گلها و خانواده خوبتونو براي هم حفظ کنه ان شاالله.. :) منم از اين حياطا ميخواااااممم...:(

ممنونم گلم.. زنده باشيد و همچنين شما .. خودم هم خيلي دوستش دارم ...عزيزم حياط من که کهنه هست .. ان شا الله بهتر و زيباتر از اين نصيبتون بشه

@};-

ممنونم عزيز دلم @};-

سلام حياط زيبايي داريد چقدر گلدونهاخوش سليقه چيده شدن

سلام دوست خوبم .. فداتون بانو.. چشمات زيبا مي بينند گلم.. ممنونم از کامنت دلگرم کننده ات عزيز دلم..:) @};-

شنيده بودم جنوبيها خونگرم و خوش برخوردن ولي تا اين حدشو نديده بودم خانم هما زنده باشيد طريق حرف زدنتون به ادم انرژي ميده زنده باشيد فداي مهربونيتون

خواهش ميکنم دوست نازنينم .. اين خوبي از عمق دورن شماست که احساس منو از بطن واژه ها لمس ميکنيد و محبت گونه پاسخ ميديد .. زنده باشيد گلم

فداتون

خدا نکنه ... زنده باشيد گلم..

مادرهما جان. عيب نداره . خونه ي ما هم از اين حسادت ها پيش مياد !!!!. ترسيديد :D

هما جون من باوجوديکه عااااشق گلم و هرجا گل ببينم رسماااا ديووونه ميشم اما اگ جاي آقاي همسر بودم شبانه دخل گلا رو مياوردم:دي همچين آدم حسودي هستم من! نه نه نداشتيماااا بعضي حرکات و الفاظ مخصوص آقاي همسر رو براي گلا استفاده کردي ميخواي حسادت نکنه؟؟!!

هما جوونم منم اگر همچين گل وبستوني داشتم حضور هيچ کس را کنارم حس نميکردم بهت حق ميدم مادر جوووون ستاد حمايت از مادر هماي عزيزم:D @};- :)

بعدا ميام جواب شما عزيزان رو ميدم:D

وااااي چه گلاي خوشگلي چه مادري با سليقه اي :-) عاليه خيلي قشنگه...@};- :) مادري ابراز احساسات به گلا اصلا اشکال نداره من که با خودم از صبح تا شب حرف ميزنم چي :D B-)

:) @};-

سلام الان شوهرمن بود سريع ميگفت توبه گلات بيشتر ازمن ابراز علاقه ميکني

ممنون آناهيتا عزيزم.. چشمات قشنگ مي بينند گلم..:) @};-

آيينه جان متقابلا .. :) @};-

آقاي آيينه اسکندر بيشتر خانومها با گلهاشون حرف مي زنند ..:)

نگين جان ..:)

فداتون مادري :) لطف دارين @};- :)

زنده باشي گلم..@};-

خونه قشنگي دارين:)

{a h=kimiaynab}كيمياي ناب{/a} چشماتون قشنگ مي بينه حاج آقا ..:) افتخار داديد توي فيد ما حضور پيدا کردين.. :)

چه با صفا مادرجون....صفاي اين گلدونا مربوط به صفاي شماست @};-:)

@};-واي هما جان خييييلي خونه‌ات قشنگه خييييلي خييييلي باصفاست :)

{a h=yajaavad}انديشه نگار{/a} ممنون مهساي عزيزم .. نگاه شما باصفاست گلم :)

{a h=emozionante}.: فاطمه بانو :.{/a} ممنون فاطمه جان.. نيگاهت قشنگِ عزيزم ... البته اين تصاوير مال امسال نيستا قربونت برم.. مربوط به عيد پارسال هست که هنوز گلهام خشک نشده بودند ..:) اينو هم صادقانه بگم فاطمه جان خونه ي من خونه آنچناني نيستا عزيز..:) يه خونه ي کهنه با سبک قديم و ساده ..و حياطم که آجرهاش کهنه و رنگ رفته شده :)

منتهي من چون عاشق گل و گلدونم به حياط کهنه ام با باغچه و گل صفا مي دم ..:)ممنون از حضورت عزيزم :) @};-

ببين عزيز توي تابستون بيشتر گلهام خشک شدن :) http://s9.picofile.com/file/8311492284/tabeston13.jpg

هر وقت دلم هوايي ميشه و دلتنگ گلهام ميشم از درب حال بصورت ال قدم به قدم ميرم گلهامو نيگاه مي کنم و بر ميگردم .. و اون چند کاشي سکوني .. چه شبهايي که وقتي حالِ دلم خرابه و يا غمي دلمو دربند کرده روي کاشي اولي مي شينمو و زانوي غم در بغل مي گيرم و ............. * اون کاشي اوليه بارها شاهدِ هاي هاي گريه هاي شبانه ي من بوده * :)

الان که نيگاه کردم ديدم چقدر کامنت پاسخ نداده دارم.. :(

خوش به حالت هما خانم که انقدر با سليقه و با حوصله هستي اين همه گل و گياه پرورش دادي و بهشون ميرسي.

براي منم اين چيزي که تعريف کردي پيش اومده :) منتهي من وقتي دارم سريال مي بينم، يا سرم توي تلگرامه اين اتفاق برام ميافته. يه بار دو تا استکان چاي ريخته بودم، آقامون چاي خودش را خورده بود و ديده بود من سرم تو گوشيه، يواشکي چاي من رو هم خورده بود و استکان رو گذاشته بود سر جاش.

منم اصلا متوجه نشده بودم همونطور که سرم تو گوشي بود استکان رو بلند کردم تا دم دهنم آوردم يهو ديدم خاليه. جالبه که بازم متوجه شوخي همسرم نشدم، بهش گفتم عجبا! انقدر غرق اين گوشي بودم که متوجه نشدم کي چاي رو خوردم! همين که آقا زد زير خنده تازه متوجه شدم ماجرا از چه قراره.:) امان از اين تلگرام کوفتي

{a h=iman86}فاطمه ايماني{/a} فداي شما عزيز دل.. ممنونم گلم.. البته اگه توي فيدهاي بعديشم و يا قبليم نيگاه کنيد تابستون بيشتر گلها رو خشک کرده و يا بي رمق .. ولي اين عکس مربوط به بهار پارسال بود که گلهام هنوز سر سبز و پر رمق بودن ..:)

{a h=iman86}فاطمه ايماني{/a} خيلي با مزه بود خاطره ات:D

سلام سلام :-D اينو نخونده بودم قبلار:D خيلي جالب بود هم نوشته شما هم خاطره فاطمه ايماني=)

{a h=mamanenini}سايه سادات ?{/a} سلام عزيز دلمممممم:) @};- خوشحالم که خوشت اومده گلم @};-