پيام

هما بانو
94/8/19

+ [پيامک] ساعت دو و نيم شبه..همه خوابيدند..همه جا تاريک..بيرون هم نم نم زيباي بارون..دلم خوشِ هيچ کس خلوتمو بهم نميزنه.هوا هم يکم خنک شده اگر چه سکوت شب با صداي غرش کولرهاي همسايه گاه شکسته ميشه..ولي الان خودم هستم و قطره هايي که عاشقانه صورتمو نوازش ميکنن..يه نيگام به آسمون،زير نم نم بارون..تو خودم غرقم ،با خودم ، با خدا ،آروم همنوا شدم ..از اين ور حياط قدم زنان ميرم اونور حياط و غرق ميشم تو لذت اين هوا

2-شکوفه ها 03/6/17

تو هواي عشقولانه خودم با خدا غوطه ورم که آسمون يه تيکه با ساعقه روشن ميشه.. رعد و برق و غُرش به هم خوردن ابرها هم نهيب مي زنند ..ترسيدم...ديدم ديه جاي عشقبازي با بارون ني.. برم تو رختخواب و ادامه حرفهامو با خدا بزنم.. ولي تو دل بارون يه حس و حال و شوق و ذوق ديه داشت..

هميشه خوش باشيد مادر هماي عزيز @};-

سلام مامان جان انشالله هميشه خوش باشي من نميتونم ازاين هوا لذت ببرم:( @};-

به به عجب لحظاتي.....

سلام. جالبه هنوز هم غرش کولرها ... باورش اينجا توي هواي برفي دماوند خيلي سخته اگر چه توي اي فصل ؛ آبادان ، خرمشهر ، بوشهر و بندر عباس هم بودم و کولر گازي و ...

ممنونم مهسا عزيزم .زنده باشيد گلم ..@};-

سلام نرگس جون .. فدات مادر جان .. ان شا الله خدا بهت سلامتي کامل بده و شما هم بتونيد از اين هواي لذت بخش لذت ببريد .. خوب ميشي دختر نازنينم @};-

سلام بانو سنگ صبور عزيزم .. خوبيد گلم @};-

سلام عليکم آقاي قاسمي .. افتخار دادين بزرگوار..