شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

ساعت ویکتوریا
+ گاهي غريبه اي گاهي غريب. گاهي آدم هاي کنارت را نمي شناسي، گاهي خودت را کنار آدم ها. گاهي حرف هاي نگفته داري، گاهي حرفهاي نگفتني. کدامش سخت است؟ اينکه درگير خودت باشي که در زير و بم خاطراتت به گوشه ي دنجي رسيده اي، از مسيري تاريک عبور کرده اي، جايي گم شده اي، کنج نگاهي جا مانده اي يا درگير آدم هايي که در گوشه و کنار زندگي ات هستند، روزي آمده اند، زماني رفته اند، در شلوغي هاي ترديد گم شده اند
يا پشت روياهايت جا مانده اند؟ کدام آسان تر است؟ اينکه کاسه ي صبرت را به اندازه ي تمام باران هاي بي وقت در نيمه شب هاي تاريک اتاقت اندازه کني و به انتظار کسي بماني که بيايد و بماند و تمام نا گفته هايت را غزل کند يا اينکه دلت را سنگ مزاري کني براي تمام کلماتي که به بلوغ نرسيده مرثيه خوان خوابي ابدي مي شود؟ گاهي بايد انتخاب کرد. بين انتظار و فراموشي، بين جنگ و تسليم، بين حقيقت و رويا. و هر چه بماند
هر چه دلتنگي، خاطره، هر چه دلگيري، بايد به دست باد سپرد تا فراموش شود. اما هميشه يک چيز باقي است. تنهايي. يک تنهايي محو. پشت تکه نوري که در دل سو سو مي زند. نوري شبيه يک اميد. اميد به رسيدن يک روز خوب...
هما بانو
@};-
چراغ جادو
هما بانو
رتبه 13
161 برگزیده
329 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله ارديبهشت ماه
vertical_align_top