پيام

هما بانو
97/5/19

+ يک سکوت پر صدا و عبور ناگزير لحظه ها توي خلوت ُ سکوت گذري از همه خاطره ها و «چقدر راز نهفته در صبرم است» جمعه 19 مرداد

هايدي 03/12/19

اي جانم مادري.....@};-حال دلتون خوش باد...همواره و هر لحظه

*چقدر پريشاني واژه ها ، حال و هواي روزگار مرا تداعي مي کند ...*

{a h=sibekaal66}اشک زمستان{/a} ممنونم از حضورتون ...

{a h=mobarez10}مبارز..{/a} ممنونم عزيزم :) نگاهتون زيباست گلم ..@};- .

{a h=yajaavad}انديشه نگار{/a} جانمي عمرم @};- ممنون عزيز دلممممممممم@};-

{a h=banoyedashteroya}هما بانو{/a} قربان محبتتون@};-@};-@};- سلامت باشيد مادرجان... @};-

ان‌شاءالله هميشه حال دلت عالي باشه عزيزم @};-

{a h=sibekaal66}اشک زمستان{/a} :)

{a h=yajaavad}انديشه نگار{/a} زنده باشي نازنينم :-) @};- @};- @};-

{a h=emozionante}.: فاطمه بانو :.{/a} ان شا الله عزيز دلم.. :) @};- امروز حالم خيلي بدِ .. با مهسا جان که تلفني حرف زدم يهو دردمو فراموش کردم و دلم سخت هواي اينجا رو کرد.. الان که نشستم پشت سيستم .. دردم يه تير ميشه دلم ضعف ميره.. هم شوق بودن کنار شما ، راحت تر دردمو تحمل مي کنم @};-

{a h=banoyedashteroya}هما بانو{/a} مادر جون من حاضرم براي اينکه شما دردتون رو فراموش کنيد هر لحظه باهاتون تلفني صحبت کنم.....@};-@};-....مراقب خودتون باشيد..

@};-

:( :(

{a h=yajaavad}انديشه نگار{/a} الهي قربونت برم عزيزم.. اصلا ديروز که باهات حرف زدم انگار سرشار انرژي شدم و با همه ي درد شديدم اومدم پارسي.. شايد اگه باهات حرف نمي زدم هنوز توي دردم مي پيچيدم و يه گوشه خونه افتاده بودم.. اما ميومدم چند دقيقه مي نشستم و کمي به خودم مي پيچيدم و دوباره بلند ميشدم تو اتاق راه مي رفتم..

اما چون سرگرم شدم و عشق دوباره در دلم روييده شد درد به راحتي قابل تحمل بود :) @};- ممنون عزيز دلم @};-

{a h=banamak57}هايدي{/a} :) @};- @};-

{a h=banoyedashteroya}هما بانو{/a} قربونتون بشم.... :)@};-

{a h=yajaavad}انديشه نگار{/a} خدا نکنه گلم @};- :)

{a h=banoyedashteroya}هما بانو{/a} زنده باشيد :)@};-

{a h=yajaavad}انديشه نگار{/a} :-) @};-