شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ سفره افطار پهن بود منم پارسي بودم ، مي خواستم يه خصوصي براي يکي از دوستان ارسال کنم ..آقام صدام کردن بيا ديگه x-( گفتم عزيز يه لحظه صبر کن من تو پارسي يه خصوصي ارسال کنم الان ميام.. آقام هم که از دستم عصباني بود گفت اگه يه روز خوتم به پارسي ارسال وِي ميدي خوب بي :D ( خودت هم به پارسي ارسال مي شدي خوب مي شد ) يعني .......................!B-)

تقبل الله مادر:) يه روزم ارسال شيد قزوين ببينيمتون:)
{a h=maysan}در انتظار آفتاب{/a} سلام عزيزم.. نماز و روزه ي شما هم قبول گلم:) الهييييييييي عزيزم :) @};- ان شا الله سعادت باشه منم نازنينم رو ببينم :) @};-
آخي :) :)
*خاطره*
:)
:-D
اي جانم :D قبول باشه مادري@};-@};-
اخي :D
هايدي
:دي:دي بگو حيف پارسي اين آپشن رو نداره و الا اينقدر دوستام مشتاقم هستند که شما رو محروم مي‌کردند از ديدنم
قبول باشه مادر جون :) @};-
سلام...اون وقت مريم خانم از اين غذاي مزين به نام پارسي خورد؟ قبلا که تهديد کرده بود ديگه نميخوره:)
{a h=emozionante}.: فاطمه بانو :.{/a} يعني يه بساطي داريم ما ها!!! :) :)
{a h=khanoomtala} خاطره {/a} :)
{a h=gavooni}محمد جواد س{/a} =)
{a h=advanced}اسپايکا{/a} آقا محمد حالا اين خنده هه از کدوم بابِ مادر؟ از متن فيد؟ يا از *يعني .......................*؟!:-D
{a h=ehsaseroyayi}عشق و دوري ?{/a} سلام جناب دکتر عادل :) حال شما؟:) ممنونم بزرگوار.. منم از ديدنتون خيلي خوشحال شدم..:-D از حضورتون توي فيدم و از اينکه هنوز هم به پارسي سر مي زنيد:) ممنونم يه دنيا و نماز و روزه ي شما هم قبول باشه.. ان شا الله حضور شما هم هميشه مستدام باشه:)
{a h=yajaavad}انديشه نگار{/a} ممنون قربونت برم..:) همچنين شما عزيزم:) @};-
{a h=zirasmoonekhoda313}شميم دوست{/a} دوباره خوش اومدي گلم:) دوست داشتم براتون فيد خوش آمد بزنم هنوز مقدور نشده گلم.. در اولين فرصت ان شا الله خوشحاليم رو از اومدن دوباره شما ابراز خواهم کرد :)
{a h=banamak57}هايدي{/a} وااااااااااااااااااي هايدي جانمممممممممم:D اين پارسي شده واسه آقام يه هَوُوي سر سخت .. :)يعني بعضي وقت سر اين پارسي يه بساطي داريم که من مي ميرم از خنده :D ميخواستم يه خاطره واست تعريف کنم ديدم خيلي طولاني شد حذفش کردم عزيز :)
سلام هما جان طاعات وعباداتت قبول امروز بعد مدتها اومدم پارسي اميدوارم که حالت خوب باشه دلم برات خيلي تنگ شده خيلي خيلي اين ايام پر فيض وبرکت التماس دعا دارم@};-
سلامت باشيد مادرجان، @};-:)
{a h=rayeheentezar96}رايحه ي انتظار.مطهره{/a} ممنونم دختر نازنينم..از شما هم قبول باشه مادرجان :-) @};-
{a h=moallemaneh2}2معلمانه{/a} سلام عمو :) چقدر خوشحالم که دوباره به پارسي برگشتين.. دوستان از رفتن شما خيلي ناراحت بودند.. جاي فيدهاي قشنگتون اينجا خيلي خالي بود .. ان شا الله هميشه باشيد و به قول خانم فاطمه بانو خانم همسر رو هم بياريد اينجا ما معتادشون کنيم ديگه حساب حساب کاکا برادر شه اصلا اعتراضي ديگه نشه :)
{a h=moallemaneh2}2معلمانه{/a} جناب عمر اين سادلاد اولويه مال سفره ي پارسال هستش ..:) از ترس ديگه من جرات نمي کنم روي خوردني ها پارسي بلاگ بنويسم :) اقاي شوهر و پسرم حرفي ندارن ها .. مجبوري تحمل مي کنند اما اين يه ذره وروجک تهديدم مي کنه :)
{a h=kimiya110}كيمياي جان{/a} وااااااااااااااااااااااااااي سادات جانم.. نازنينم ..:) الهي من دورت بگردم ..:) سلام عزيز دلم :) @};- چقدر از ديدنت خوشحال شدم قربونت برم.. :-D بعد از اينکه ديگه توي تلگرام جوابي ازت نديدم نگران شدم و همين امروز فردا بود که ميخواستم بهت زنگ بزنم .. خيلي خوشحالم کردي عزيز !
حالم خيلي خوبه عزيزم.. شما خوبيد گلم؟ چقدر دلم واستون تنگ شده بود و چقد چشم انتظار بودم يه بار ديگه توي پارسي ببينمتون ..:-) خيلي خوشحالم کردين عزيز.. طاعات و عبادات شما هم قبول.. عزيز شبهاي قدر خيلي التماس دارم گلم@};- دوستون دارم خيلي .............@};- .
{a h=yajaavad}انديشه نگار{/a} زنده باشي نازنينم:-) @};-
هايدي
{a h=banoyedashteroya}هما بانو{/a} کلا مردا همش دنبال هوو مي‌گردند. کافيه زناشون يه جا خوش باشن همون خوشي و سرگرمي ميشه هووو خخخخ
*جهادي
اينا رو دم افطار بيارين بالا:)
يک عدد مادرهما کم‌پيدا شده‌اند ! جناب همسر کار خودشونو کردن بالاخره :) هماجان يواشکي بيا B-)
{a h=banamak57}هايدي{/a} الهيييييييييي عزيزم :) ها بُ خودا :) @};-
{a h=saghalein5}جهادي{/a} خوش اومدين عزيزم ... طاعات و عباداتتون قبول گلم :)
{a h=emozionante}.: فاطمه بانو :.{/a} عزيز دلم هستم :) نه گلم آقاي شوهر کاري ندارن.. به لطف خدا به هر چي گير بدن به من نسبت به پارسي باهام کاري ندارن .. :-)ديروز ميخواستم يه خاطره تعريف کنم ديدم طولاني شد حذفش کردم ولي الان مي گمش عزيزم
من قبلن که هنوز خيلي به پارسي بلاگ و پارسي بلاگي ها دلبستگي شديد پيدا نکرده بودم يه خانم کدبانو و تميز و به قول پسرم خوش ذوق و سليقه بودم توي آشپزي و .... و... اما از دو سال پيش يهويي تنبل شدم.. البته صادقانه بگم عامل تنبلي من خودِ آقاي شوهر بود .. سردبير که شدم و علاقه ي شديد هم به پارسي داشتم لذا به آقام گفتم عزيز من يک سال بيشتر سردبيري رو قبول نکردم..
لطفا اين يک سال هيچ گونه اعتراض يا سخت گيري از هيچ جهت چه کارهاي منزل و....بهم نکن.. بعدِ يک سال امانت رو پس مي دم و کاملا در اختيار خانواده ... خداييش توي اين يک سال نه تنها اذيتي نکردن متاسفانه توي کارهاي منزل خيلي کمکم کردن.. مثل ظرف شستن و تميزي منزل که البته خودشون روي تميزي خيلي حساس بودن.. شستن حياط رو که ديگه کلا به عهده ي خودشون افتاد
متاسفانه من هم متکي شدم به کمک آقام و کم کم توي کارهاي منزل و حتي آشپزي تنبل شدم حتي بعد از دوره سردبيري نتونستم خودم رو مثل سابق کنم.. اينم بگم متاسفانه توي کار کردن هم بسيار کندم .. البته کند کار مي کنم ولي بسيار تميز و عالي .. اما کندي کارم اعصاب همه رو خورد کرده:D از خانواده شوهر بگير تا خودِ شوهر و خانواده ي خودم:)
يه روز که با آقام داشتم حرف مي زدم و يکم صحبتمون مهربانانه شد از فرصت استفاده کردم و بهش گفتم عزيز ببين من اعتراف ميکنم يکم تغيير کردم.. يکم تنبل شدم .. اما به زمان نياز دارم .. و اينکه ميدونم مرد بايد از زن راضي باشه و .............. و کلي حاشيه که بالاخره ممکنِ گاهي آدم اشتباهي کنه .. خطايي کنه .. کوتاهي کرده باشه و.... و..... مي خوام در حقم لطف کنيد در هر شرايط منو ببخشي و حلالم کني:)
اگه يه روز مردم حلالم مي کني ؟ زل زد تو چشمام و رک و پوس کنده گفت نه !!:D منم طبق عادت تکيه کلام هميشگي بهش گفتم دعع مي زنمتا .. !! يعني دلت ميخواد من اون دنيا ........ ! *گفتش نه من که نمي بخشم .. اون دنيا پارسي بلاگ بياد شفاعتت کنه *:D
خلاصه اون روز گذشت .. يه بار ديگه که توي ماشين نشسته بوديم و يهو يه ماشين به سرعت پيچيد طرف ما و نزديک بود تصادف کنيم و..... به خير که گذشت و آقام منو آروم کردن از فرصت سوء استفاده کردم و بهش گفتم عزيز ببين خدا رحم کرد ولي اگه .... .. حالا منو مي بخشي ؟ مي خوام قبل مرگم اينو از زبونت از ته قلبت بشنوم منو مي بخشي .. دوباره خنديد گفت نه ! نمي بخشمت:D
من توي دلم ( يعني بگيري و بزنيش بخدا ) B-) بهش مي گم عزيزززززززززز!! من همه جوره تو رو مي بخشم که يه وقت خداي ناکرده اون دنيا نخواي گرفتار باشي ، اونوقت تو .... اصلا نبخش و.... يه روز ديگه شد و آقام خيلي مهربونتر از هميشه بودن .. ديدم بازم فرصت ِ سوء استفاده کردنِ:D دوباره توضيحاتي دادم و ازش پرسيدم .. دوباره گفتش نه !!:)
منم يکي محکم زدم تو دستش...و گفتم ديوونه خيلي بدي !! اينهمه رفتم بالاي منبر و سيت انرزي صرف کردم و...... :( اشک که تو چشام جمع شد خنديد گفت .. شوخي مي کنم باهات ! اگه بهت بگم آره ، مي ترسم تنبل تر شي:D ... يه وقت هايي هم که ميشه سر يه چيزي دعوامون ميشه و من ول کن نيستم .. بهم ميگه بلند شو برو پارسي بلاگت:D و منم مي زنم زير خنده ي بلند:D
{a h=banoyedashteroya}هما بانو{/a} :)@};-
{a h=yajaavad}انديشه نگار{/a} :-) @};-
التماس دعا @};-
{a h=banoyedashteroya}هما بانو{/a} سلام...ممنونم از لطف و بزرگواري شما و ساير دوستان...منم خوشحالم که دوباره خدمت همبلاگي هاي خوبم هستم...
{a h=banoyedashteroya}هما بانو{/a} در هنرمندي شما که شکي نيست :) بر منکرش :) اما در مورد خاطره جناب فخري بايد پاسخگو باشن واقعا :)
هايدي
{a h=banoyedashteroya}هما بانو{/a} هما جون همين جور که داشتم خاطرتو مي‌خوندم داشتم تو ذهنم ارتش درست مي‌کردم براي ‌آماده باش و جنگ با همسرت که چه معني داره هي ميگن نه! خدا چقدرررر بهشون رحم کرد که بالاخره بله گفتند و الا ممکن بود جنگ جهاني سوم رخ بده :دي
هايدي
ولي خدايي خيلي خوب باهات راه اومده هااا. شوهر من باشه که قشنگ چمدون اماده مي‌کرد مي‌گفت برو خونه بابات سردبيريت تموم شد بيا خخخخ
سلام . عبادات قبول =) اخيييييي طفلک اقاتون .حق دارن خب :-D افطار کنين بعد خصوصي بدين :-)
{a h=fireflower}خانم خونه{/a} سلام عزيزم.. ممنونم از حضورتون گلم @};- چقدر کم پيدايين عزيز !!
{a h=moallemaneh2}2 معلمانه{/a} سلام دوباره بزرگوار.. خواهش مي کنم حضورتون هميشه مستدام
{a h=emozionante}.: فاطمه بانو :.{/a} هنرمند ؟ من ؟:) نه عزيزم من کجا هنرمندي کجا !!:) فداي شما عزيزم :) جناب فخري چرا ! بنده ي خدا چه گناهي دارن من خودم تنبل شدم عزيزم :D
{a h=banamak57}هايدي{/a} ها ولا .. :D ديگه کم کم داشتم عليه اش جنگ ذهني سخت تدارک مي ديدم .. :) B-)
{a h=banamak57}هايدي{/a} البته هايدي جان به راحتي هم نبود.. يه چند روز کلي رو مخش بودم.. به قول خودش که وقتي از دستم عصباني ميشه ميگه داري رو مخم راه مي ري:D کلي خواهش و تمنا کردم و تا تونستم متقاعدش کنم مخالفت نکنه و سخت گيري هم نکنه .. ولي ار حق هم نگذريم خداييش خيلي کمکم هم کردن .. گاهي که خونه بهم ريخته بود و من خونه مادر شوهر يا مادر خودم مي رفتم و بعدا که بر مي گشتم ميديدم تميز شده
مي گفت من چون دوسِت دارم و دلم نميخواد وقتي يکي بياد خونه،پشتِ سرت حرف بزنه که هما چقدر زن شلخته و...هست ديگه خودم خونه رو تميز کردم و..اينم بگما عزيز..يه مرد خيلي متعصبي هم هستند که وقتي خودم خونه باشم جلو بچه هام هيچ کاري نمي کنه ،ميگه دوست ندارم جلو مهدي وقتي خودت خونه هستي من ظرف بشورم و....وقتي خونه نيستي ميرم حياط خلوت در رو ميبندم و ظرفها رو مي شورم.. البته مدتي هست ديگه کمکم نمي کنه:D
{a h=mamanenini}سايه سادات ?{/a} سلام سايه جانمممممم .. واي چقدر از ديدنت خوشحال شدم گلم.. دلم براتون تنگ شده بود آبچي جان.. طاعات و عبادات شما هم قبول..:) راستش خصوصي ضروري هم نبودا چون مي خواستم سيستم رو خاموش کنم و بعدش هم جايي برم گفتم خصوصي رو بدم و برم افطار کنم .. :)
{a h=banoyedashteroya}هما بانو{/a} اين چه حرفيه عزيز دلم اصلا نيازي به فيد نيست هما خانوم مهربون پارسي @};-
{a h=zirasmoonekhoda313}شميم دوست{/a} عزيز دلم اين چه حرفيه.. منم قلبا از حضور دوباره ي شما خوشحال شدم گلم... حتما اينکار رو خواهم کرد.. منتهي بهم قول بدين چند فيد بزنيد دلم گرم بشه به حضورتون :) از همون فيداي قشنگ سابق :) @};-
چقدر زيبا و خوشمزه دست پخت مادر جان و ديگه هيچي ??
{a h=Kadbano15}اشپزي کد بانو{/a} ممنونم عزيزم.. :) کجاييد مادرجون ؟ خيلي وقتِ هيچ خبري از شما نيست گلم !
{a h=banoyedashteroya}هما بانو{/a} سلام مادر جون .قابل شما را نداشت.چي بگم والا يه چند وقتي هست که حال خوشي ندارم برام دعا کنيد خوب بشم انشاالله پارسي هم ميام
هما بانو
{a h=yajaavad}انديشه نگار{/a} @};- @};-
هما بانو
{a h=Kadbano15}اشپزي کد بانو{/a} سلام عزيزم.. ان شا الله خدا به شما سلامتي کامل عنايت کنه و خيلي زود خوب بشيد و دوباره از حضور سبز و خوبتون استفاده ببريم :) @};-
خيلي ممنونم از دعاي خيرتون.انشاالله لايق باشيم که شما بزرگوار از ما استفاده ببريد.
اجرکم عندالله:-/
:)
هما بانو
{a h=Kadbano15}اشپزي کد بانو{/a} فداي شما ...
هما بانو
{a h=entezar911} انتظار {/a} چرا متحير آقا سيد مهدي:)
هما بانو
{a h=khaanedekhamoosh}حسرت فهم درست{/a} :)
{a h=banoyedashteroya}هما بانو{/a} از دست شما
هما بانو
{a h=entezar911}انتظار{/a} :) :)
{a h=banoyedashteroya}هما بانو{/a} :) :D
هما بانو
{a h=entezar911}انتظار{/a} =)
هما بانو
{a h=yohana}عرفان وادب{/a} :-) @};-
هما بانو
رتبه 12
163 برگزیده
314 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله اسفند ماه
vertical_align_top