پيام
+
يه چند ماهي بود که دل و حوصله هيچ کاري رو نداشتم حتي گلهاي دوست داشتني ام:( بيچاره گلهام که اونهم توي آفتاب داغ و سوزان از نگاه عشقولانه ام محروم شده بودند ،هر وقت مي خواستم برم بيرون يه نيگاه بهشون مي انداختم، زرد و خشک شدنشون آزارم ميداد اما اينکه جاشون رو عوض کنم حوصله نداشتم و موکول ميکردم روز بعد ؛ اين بار نسبت به گلهام خيلي بي رحمي کردم و بارها بي تفاوت اما با عذاب وجدان کنارشون رد شدم :{





باران اشک
98/4/12
هما بانو
شايد اگه يک ماه پيش جاشون رو عوض کرده بودم و اونها رو توي سايه و يا داخل خونه مي اوردم الان هنوز سبز و زيبا بودند ..:(
هما بانو
سالهاي قبل هم آفتاب داغ بود.. هوا گرم بود .. اما با نفس گرم خودم جون مي گرفتند ، با نوازشِ نيگاه سبز و عشقولانه ي خودم تا تيرماه هم سرپا و سبز بودند .. فقط سه ماه تابستون که قادر نبودم خيلي به حياط سر بزنم ديگه زرد و خشک مي شدند .. يا بي رمق ، ولي امسال از اواخر فروردين و اواسط ارديبهشت کم کم بي رمق و زرد شدند.. برگهاشونو که نيگاه ميکنم نه فقط زرد و خشک .. سوختن و گند شدن:(
سيدمحمدرضا فخري
حيف، واقعا بهشون ظلم کرده ايد. حق دارند در قيامت از دستتون شاکي بشوند :) زود بهشون برسيد، جاشون رو عوض کنيد و بخشهاي خشک شده را جدا کنيد و بعد که شاداب شدند عکسشون رو بگيريد بذاريد اينجا :) اين يک دستوره :)
عقيل صالح
من به همين علت هيچوقت گل و گياه نداشتم تو خونه.
هما بانو
{a h=Modir}سيدمحمدرضا فخري{/a} سلام جناب فخري..ممنون از حضورتون ..:) خدا خيرتون بده .. کامنتتون باعث شد همين امشب اطاعت امر کنم و جاي گلهامو عوض کنم.. :) خودمم همش با خودم مي گفتم نکنه اون دنيا گلها ازم شکايت کنند ولي ..........:( اما امشب خدا رو شکر انرژي گرفتم و سريع بهشون رسيدگي کردم و جاشونو عوض کردم:)
هما بانو
http://banoyedashteroya.parsiblog.com/Files/cd5b0ac6fc276abbf0d6ca1cea608497.jpg
هما بانو
{a h=aqilsaleh}عقيل صالح{/a} سلام جناب صالح.. من عاشق گل و گلدون بودم.. با گلهام حرف مي زدم.. نوازششون ميکردم .. مي بوسيدمشون .. خيلي از گلها بو نداشتنا ولي من ديوانه وار مي بوييدمشون .. اما مدتي بود که .............:(
سيدمحمدرضا فخري
{a h=banoyedashteroya}مادر هما{/a} سلام. به به، خيلي ممنون، جزاکم الله خيراً :)
هما بانو
{a h=Modir}سيدمحمدرضا فخري{/a} سلام دوباره ... سپاس جناب فخري.. خدا به شما خير بده که انرژي داديد و گلها رو نجات دادين .. امشب با گلهام که حرف زدم و براشون توضيح دادم چرا اين مدت کوتاهي کردم و........ گفتم جناب مدير باعث شد به دادتون برسما والا معلوم نبود کي همچين اقدامي بکردم...:) خدا شما رو هميشه حفظ کنه
سيدمحمدرضا فخري
{a h=banoyedashteroya}مادر هما{/a} سلام. ممنون، سلامت باشيد.
انديشه نگار
منم عاشق گلدونامم.... فک کنم اونا هم عاشق منن چون نباشم خشک ميشن. حتي اگر کسي باشه آبشون بده..:) . مادر جون به قول شما اون نگاه عشقولانه کاري ميکنه کارستون..@};- :) . فکر ميکنم حال گلدوناتون با اين لايکايي که گرفتن و ميگيرن خوب خوب بشه....
عقيل صالح
مادر جان الان عاشق چيز ديگه اي هستين آياااااا ؟ :)
هما بانو
{a h=Modir}سيدمحمدرضا فخري{/a} زنده باشيد بزرگوار..
در انتظار آفتاب
آخي طفلکيا چه حالي شدند ولي خداروشکر بعد رسيدگي مجددتون خيلي قشنگ و چشم نواز شدن:)
هما بانو
{a h=yajaavad}انديشه نگار{/a} عزيز ان شا الله گلهاتون هميشه سر سبز و باطراوت بمونند و خوتون هم همنفس باهاشون هميشه شاداب و با نشاط باشيد.. ميخواستم بگم عمر گلها طولاني، ديدم شعاره و گلها عمرشون هيچ وقت طولاني نميشه:) اما وجود خودت هميشه برقرار باشه و گلهاتون تا مدت هاي طولاني با طراوت:) @};-
هما بانو
{a h=yajaavad}انديشه نگار{/a} ها اي که گفتي خيلي درست بي:)
هما بانو
{a h=aqilsaleh}عقيل صالح{/a} مادر من که نگفتم ديگه عاشق گلهام نيستم.. :) گفتم يه مدت کم حوصله و تنبل شده بودم و تنبلي من باعث شد کمي نسبت به گلهام بي حوصله و بي تفاوت شم :) .. بي تفاوتي من هم باعث شد اين حال و روز گلهاي ناز و دوست داشتني من بشه:( .. خدا رو شکر ديشب يه تکوني به خودم دادم و پر انرژي رفتم بهشون رسيدم .. :)
در انتظار آفتاب
اين وسطيه(گلدون سبز) چقدر خوشگلههه
هما بانو
{a h=maysan}در انتظار آفتاب{/a} آره عزيز..:( گرماي داغ و هواي خشک و سوزان و تنبلي و بي حوصلگي من داشت از پا درشون مي يورد.. گلدونهاي ديگه هم هست که نميشه اوردشون داخل و بايد همون بيرون دوباره جاشونو عوض کنم .. بعدا يه عکس مي گيرم مي زارم ببينيد:) @};-
هما بانو
{a h=maysan}در انتظار آفتاب{/a} وااااااي دلارام جان گل گلدون سبزه وقتي هنوز گلهاش سبز و با نشاط بودن خيلي ناز بود مادرجون.. چند بار که نيگاهش ميکردم و زيباييش منو به وجد مي يورد دلم ميخواست ازش عکس بگيرم ولي حوصله نميکردم.. الان که ديگه چيزي ازش نمونده مامان جان:(
در انتظار آفتاب
{a h=banoyedashteroya}مادر هما{/a} الهي طفلکيا چقد تو ظرايط سختي قرار دارن:( ... ولي خداروشکر شما بهشون مي رسيد و باغبون مهربوني دارن:) حتما بذاريد:)@};-
در انتظار آفتاب
{a h=banoyedashteroya}مادر هما{/a} ان شاء الله دوباره جون مي گيرن و پربار ميشن ناراحت نباشين مادرجان
هما بانو
{a h=maysan}در انتظار آفتاب{/a} عزيز.. سه ماه تابستون اينجا واقعا جهنم حيات هست.. ما که جرات نمي کنيم از صبح تا غروب پامونو تو حياط بزاريم.. من شبها فقط تو حياط مي رم و به گلها آب ميدم.. يه وقت هايي هم تحمل مي کنم و ظهرها .. آه مي بينمشون خم شدند و املا تشنگيشون مشخصه.. هر روز هم آب بديم فرداي اون روز خاک از خشکي تکه تکه ميشه ..:(
انديشه نگار
{a h=banoyedashteroya}مادر هما{/a} قربان مهربونياتون:) زنده باشيد مادر جون@};-
هما بانو
متاسفانه هواي برازجان گرم و خشکه .. بوشهر به خاطر وجود دريا و هواي رطوبتي و شرجيش گلهاش دوام بيشتري دارن تا اينجا....:( ولي من با نفس داغ عاشقونه ام به گلهام جون ميدم و با طراوت نيگهشون مي دارم :)
هما بانو
{a h=yajaavad}انديشه نگار{/a} زنده باشيد مهساي عزيز تر از جانم :) @};-
انديشه نگار
{a h=banoyedashteroya}مادر هما{/a} جانتون سلامت مادري:)..@};- .
هما بانو
{a h=yajaavad}انديشه نگار{/a} @};-
عقيل صالح
الحمدلله. ..
هايدي
اي داااد گلاي بي زبون! چقدر خوشگل بودنااا. حالا ان شاالله دوباره از ناز نفست جون ميگيرن.
هايدي
من گل خيلي دوست دارم اما فقط بخاطر رسيدگي و اينکه ممکنه آسيب ببينن دوست ندارم تو خونه بيارم. اينم از تنبليمه البته:(
سايه سادات ツ
سلام هما جونم . نبينم بي حوصله باشي ! حيف اون گلاي قشنگت . من هنوز عکساي قبليشونو سيو شده دارم نگاهشون ميکنم ... مطمئنا الانم باز با ناز نفست جون ميگيرن و بازم سبز ميشن
هما بانو
{a h=aqilsaleh}عقيل صالح{/a} سپاس از شما:)
هما بانو
{a h=banamak57}هايدي{/a} آره هايدي جون .. از گلدون سبز اگه عکس گرفته بودم و با الانش مقايسه مي کرديم شما هم دلخور مي شدين از من:( ان شا الله سعي مي کنم ..@};-
هما بانو
{a h=banamak57}هايدي{/a} نه آبجي جون تنبل نيستيد .. به قولي به خاطر اتون هست .. دلتون نميخواد گل پژمرده شه لذا ترجيح ميديد از زيبايشش محروم باشيد ولي پزمردگي گل رو نبينيد ..
هما بانو
{a h=mamanenini}سايه?{/a} سلام سايه عزيزم..@};- يه کوچولو شدم ان شا الله بتونم دوباره به روزهاي پر انرژي ام برگردم.. شما خوبيد خواهر جون.. واي سايه چقد از ديدنت خوشحال شدم عزيز..جدي سايه جان؟:) زمستون به خاطر سرسبز بودن باغچه و گلهاي رنگارنگ حياط کهنه ام خيلي با صفا ميشه ... ولي تابستون فقط کاکتوسهام به حياطم صفا ميدند چون خدا رو شکر هميشه هستند
هما بانو
همين امروز صبح از حياط عکس گرفتم.. گکاکتوسم هم دوست داشتني ان .. فقط نميشه نه نوازششون کرد نه بوشون کرد و نه نزديکشون شد .. هر چي ارادته از فاصله و دور هست:D
هما بانو
http://banoyedashteroya.parsiblog.com/Files/2ce0c29eb9eb39229457a680f8550c1e.jpg
هما بانو
بعضي از گلهاي کاکتوسم پيدا نيست http://banoyedashteroya.parsiblog.com/Files/6e9cfaac8476f49ece695b003523d3f9.jpg
هما بانو
البته يه فيد زدم و عکس هاي کاکتوسهامو گذاشتم الان پيداش ميکنم مي زارم ببيني عزيز@};-
هما بانو
http://banoyedashteroya.parsiblog.com/Feeds/10542874/
هما بانو
......................................................:-) @};-