[نوشته ی رمز دار] |
آن که در زمره عشاق تو احصا نشود
تا نیایی گره از کار بشر وا نشود
لطف تو گر نشود شامل موسای کلیم
شامل حضرت او ، آن ید بیضا نشود
تو اگر یاری عیسای پیمبر نکنی
مرده احیا ز دم عیسی نشود
وعده ی روز ظهور تو که داده است خدای
دارم امید که موکول به فردا نشود
تا تو ای منتظَر از پرده نیایی بیرون
شادمان مادر تو حضرت زهرا نشود
صله بر آنکه تقاضا کند از درگه تو
دور از شأن تو بینیم که اعطا نشود
ملتجی وای به حال تو و بخت بد تو
درد ما جز به ظهور تو مداوا نشود
کاخ ظلم و ستم افراشته سر تا به فلک
پس چرا خیمهی عدل تو ، سرِ پا نشود
تا خداوند جهان اذن قیامت ندهد
پاک از لوث ستم ، صفحهی دنیا نشود
دین و ایمان بشر وزر و وبالش گردد
صحت آن اگر از سوی تو امضا نشود
هر که آزار دهد با عملش قلب ترا
مورد مغفرت خالق یکتا نشود
روز محشر که سرائر همه ظاهر گردد رهرو وادی تقوا و فضیلت نبود آقای مهربانی ها تولدت مبارک
در کف هر که بود خط تو ، رسوا نشود
نظری گر به تو از جانب مولا نشود
خدا کند که عیدی ما این بار ظهور شما باشد
حالا می فهمم
معنای در گرو بودن لبخندم را
در بندِ نفس های تـــو
معنای شعور احساسم را
خفته در چشمانِ به رنگِ آفتابِ تــو
و گرمایِ مهــری که
از لا به لای لب های ترک خورده از عطشِ احساسم،
سکوت می شود
سکوتی که ، سرشار از صدای نفس های تـــوست
از اونجایی که اردیبهشت یعنی تابستان
و هوا داره گرم میشه و گلهام هم کم کم دارن خشک میشن
گفتم برای یادگار از حیاطم در سال 98 هست یه چندتا عکس بگیرم
البته غنچه های گل محمدی و گل جعفری و گل نازم که کلا خشک شدن
فقط بوته ها هنوز سبزن که نمی دونم چقدر بتونن تحمل کنن
* نمای بزرگتر*
این هم نمای سکونی حیاطم
امسال دیگه گل نگرفتم..چون می دونستم فقط برای یکی دوماه بیشتر کنارم نیستن
لذا با همون گلهای پارسال حیاطم رو مثل هر سال صفا بحشیدم
اینام گلهای وفادارم هستن که توی این چند سال خیلی خوب مقاومت کردن
خیلی دوسشون دارم
این هم نمای ورودی درب حال
این هم خانواده ی کاکتوس هام
البته فقط از کاکتوس های کوچیک عکس گرفتم
منتهی یدونه عکس از کل خانواده کاکتوس هام دارم که سال 95 ازشون عکس گرفته بودم
این هم گل ِ موسی در گهواره
اینکه چرا بهش میگن موسی در گهواره رو نمی دونم
ولی غنچه هاشو خیلی دوست دارم
اسم این گلِ خوشگل رو هم نمی دونم چیه
ولی خدا رو شکر هنوز سبز و پر رشد مونده
اسم این گل هم ، گل ِ ناز هست ، منتهی بهش میگن نازِ خارجی
غنچه های ریز ِ قرمز رنگ نازی می کنه
به این هم میگن گل ِ نازی ایرانی
این هم عکس حیاطم از زاویه ی دیگه
سلام علیکم ورحمه الله
ای دوست قدم رنجه بکن بسم الله
چندی است که دل منتظر دیدنِ توست
چقدر دور شده ام
از نبودنم
از نبودنت
چقدر نیستم این روزها
با هیاهوی خیالم که تمام نشده
چه ثانیه های هرزه ای
که نیامده به یغما بردند
همان تک خاطره ذهن از چهره ات را
چقدر دلم هوای تو را می کند ....
پ.ن : غروب روز جمعه ای که از قطار قم به شیراز برمیگشتم
یاد اون روز و تداعی های ذهنم بخیر :)
بی اعتنا که می شد
در لای ذراتِ غبارِ هیچ خاطره ای
تسکینی برای این بغض ِ منزوی نبود
هیچ پزشکی در هیچ کجای این دنیای بی رنگ
از علم های تلنبار
تجویزی برای گلوی متورمِ سکوت نداشت
"او" نمی دانست در میانه ی این تورم
"بغض" یی هر شب می شکست
کاش میشد برای بغض ، صبر را دیکته کرد
.
.
آه از اون روزهای خیلی سخت...............
عصر باران بود و هوای من دو نفره
و ذوقِ چای عصرانه و نشستن کنار تو ، دنج پنجره
برایت چای بهار با طعم عشق دم کرده ام
چای من لبریز و لب سوز است محبوب من
نفس نفس داغی عشق به پایت می ریزم
سخت در آغوشت می کشم
و با عطر دل انگیز وجودت مستی دیگری می آفرینم
برایت یک فنجان بهار می ریزم
و چشم می دوزم به لبهایت
که با چه عشقی بهارانه های مرا می نوشی
و من سراپا شوق می شوم از تماشایت
صبح با شرشر بارون از خواب بلند شدم ، منم که عاشق بارون و هوای بارونی ام ، اومدم حیاط با ذوق و شوق به قطره های بارون نیگاه می کردم .. یه نیگاه به بارون و یه نیگاه به گلهای قشنگم .. خدا رو شکر با هوای گرم و سوزان تابستونِ پارسال ،بعضی از گلهام توی زمستون دوباره جون گرفته و سبز شدند.
برازجان یا بهتر بگم توی شهرهای جنوب بر خلاف شهرهای بالا ، پاییز و منجمله زمستون ، درختان و گلها سبز و شاداب هستند ، توی شهر ما هم که دیگه از اواخر فروردین که هوامون هم گرم میشه گلها هم کم کم بی جان و زرد و توی تابستون خشک و از پا در میان .. دلخوشی و لذتِ من از نیگاه به باغچه و گلهام هم ،زمستون تا اخر فروردین هست که می تونم بیام تو حیاط و باهاشون کلی حال کنم.. اما تابستون شبها هم بزور میشه اومد تو حیاط و چند دقیقه بود
اینم حیاط من توی بهار 97
داشتم توی حیاط قدم می زدم چشمم افتاد به بوته ی کوچیک اناری که تازه کاشته بودم وای باورم نمیشد یه انار کوچیک به شاخه نازک بوته آویزون بود اولین باری بود که میوه انار کوچیک می دیدم با شوق یه دوتا عکس از انار گرفتم
اسم این گل هم گل ناز هست .. نمی دونم تابستون بتونم نیگهش بدارم یا نه!! .. البته گل ناز ایرانی تابستون دوام بیشتری داره اما اولین بار هست گل ناز خارجی کاشتم و خیلی هم خوب رشد کرده و گلدونمو کاملا پوشونده ..
اینهم گل آگلونمای من بماند چرا ! ، خیلی دوسش دارم هر وقت می رم تو حیاط و گلهامو نوازش می کنم بیشترین نیگاهم به این گل و گلدون هست ، انگار همه حسم بهش گره خورده
پارسال از شدت گرمای تابستون بعضی برگهاش گندیده شده بودن .. برگهای خشگ و گندیده رو چیدمو بهش رسیدگی کردم الان دوباره رشد کرده و داره بزرگ میشه
ان شا الله بتونم توی تابستون هم مواظبش باشم و نیگهش بدارم آخه عجیب دوسش دارم و ..........
اینم دو گلدون نخل و گل آگاو هست ..پارسال کاملا خشک شده بودند و یه کوچولو ازش رمق باقی مونده بود
اما دوباره بهش رسیدم و دوباره سرسبز و زیبا شده اند